زندگي دفتري از خاطره هاست/يك نفر در دل شب/يك نفر دردل خاك/يك نفر همدم خوشبختي هاست/يك نفر همسفر سختي هاست/چشم تا باز كنيم عمرمان ميگذرد/ماهمه همسفرورهگذريم/آنچه باقيست فقط خوبي هاست
دیروز به استاد گفتم : استاد دو دیقیقه اومدیم خودتون رو ببینیم همش که پا تخته ای بیا بشین دیگه ! کل کلاس له شدن:)) منم انداخت بیرون ! . . . حتی اگر از دوران مهد کودکتون چشاتون ضعیف باشه از نظر پدر و مادرتون این کامپیوتر صاحاب مرده باعثشه ! . . . تازه فهمیدم ((موفق باشید)) آخر برگه امتحان در جواب تمام خسته نباشید هایی هست که وسط کلاس به استاد می گفتیم ! . . . دقت کردین ؟ شهرام شب پره قرص اکس سرخود است ! . . . یکی از بچه ها میگفت امسال همه تولدمو تبریک گفتن به جز خانوادم توقع داشتم ازشون ناراحتم گفتم برو خدا پدرتو بیامرزه والا بابا ننه ما اصن نمیدونن ما چه سالی چه ماهی دنیا اومدیم دهه هفتادی بود ! ای خدا دهه شصتی اینقد بدخت آخه . . . دختری با ظاهری ساده از خیابان گذشت که پسری در پیاده رو به او گفت: چطوری سیبیلو؟ دختر خونسرد ، تبسمی کرد و جواب داد: وقتی تو ابرو بر میداری و مو رنگ میکنی و گوشواره میندازی من سیبیل میزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نداشته باشه ! . . .
باباهامون جلوی باباهاشون پاشونو دراز نکردن
ما پاهامونو دراز کردیم اما به احترامشون جلوشون سیگار نکشیدیم
بچه هامون اگه تو جمع نزنن زیر گوشمون شانس آوردیم !
.
.
.
به سلامتی دزد دریایی …
که همه رو با یه چشم میبینه !
.
.
.
لعنتی….. !!!
روزهایی که به تو نیازدارم …
مصادف شده با
روزهایی که ازمن دوری….
.
.
.
هم عاشقتم , هم ازت متنفرم , میانگین که بگیری میبینی برام مهم نیستی !
.
.
.
یعنی من خودم رو یه یک لحظه جای این دخترای مجرد میزارم
خیلی حالم گرفته میشه که پسر خوشتیپ و خوشگل و تحصیل کرده ای مثل من قصد ازدواج نداره !!
.
.
.
به سلامتی مادرا که وقتی با جارو برقی میان تو اتاق انگار چنگیز خان حمله کرده..!
.
.
.
قلابت را بدون طعمه بینداز ، اینجا پر است از ماهیانی که از زندگی سیر شده اند
.
.
.
من عاشقانه دوستش دارم
و او عاقلانه طردم می کند
منطق او، حتی از حماقت من هم احمقانه تر است
.
.
.
پسر : عصبانی میشی خیلی خوشگل میشی …
دختر : من که الان عصبانی نیستم.!!
پسر : منم همینو میگم، الان مثه بزی..!!!
دختر : چی میگی آشغال؟
پسر : آها اینو میگم، الان خیلی خوشگلی ….!!
آقام/
ننم/
عامواسدلا/
عاموگنديم/
عاموكوچيكم/
آميزلي/
بومونلي/
حج خانوم سغرا/
ظيفه/
حجاقا ممد/
حسني زرا خانوم/
حميدي آينه خاور/
رضاخره/
فرشادي دس طلا/
صنم قري/
نصرت سرخابي/
محسني دايم خط كه كه يش آخط خوبش/
تضاي مش غولوم/
اي زولاي/
ننجون فاطولي/
اوس سسن/
كريم دزه/
مژدواي مو قشنگ/
رضاديونه/
هوشنگي خالماينا.
.
.
.
البته اين دروغه
کاش هفت ساله بودم
روی نیمکت چوبی می نشستم
مداد سوسماری در دست
باصدای تو دیکته می نوشتم
تو می گفتی بنویس دلتنگی
من آن را اشتباه می نوشتم
اخمی بر چهره می نشاندی و من
به جبران دلتنگی ها هزار بار می نوشتم مادر
گاهي وقتا از نردبان ميري بالا تا دستاي خدا را بگيري غافل از اينكه خدا اين پايين ايستاده و نر دبان را محكم گرفته كه تو نيفتي
یه ضرب المثل چینی است میگه:
تا ایران هست بازیافت چرا؟!؟
.
.
.
دقت کردین !؟
احتمال اینکه جهتی که یو اس بی رو تو بار اول وصل میکنی درست باشه یک در میلیونه !
.
.
.
ممکن است شاهزاده ام را پیدا کنم اما پدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند!
.
.
.
بعضیا تو زندگیت نقش دیوارو بازی میکنن
نه دوست داری خرابشون کنی ؛ نه میتونی بهشون تکیه بدی ... !!!
.
.
.
بی دل و خسته در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت که دلداری نیست
رو مداوای خود کن ای دل از جای دگر
کندر این شهر طبیب دل بیماری نیست . . .
.
.
.
وقتی عمق یک ارتباط رو نمیتونی تخمین بزنی
شیرجه زدن...
اصلا کار عاقلانهای نیست!
.
.
.
مرگ حقه !
تنها حقی هست که اگر نگیری هم بهت میدن !
.
.
.
رئیس جیست!؟ :
فردی که وقتی شما دیر به سر کار میروید خیلی زود میآید
و زمانی که شما زود به اداره میروید یا دیر میآید و یا مرخصی است ...!
.
.
.
به یک نفر مسلط به زبان آدمیزاد برای رفع پاره ای دلتنگیها نیازمندیم !
.
.
.
نامه هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !
امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی !
.
.
.
چشم هایم را به بیمارستان می برم.. نمی دانم چه مرگشان شده!
هر شب در خواب جایشان را خیس می کنند...!
.
.
.
طلا باش...
تا اگه روزگار آب ات کرد,
روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود
سنگ نباش...
تا اگر زمانه خرد ات کرد,
تیپا خوردهء هر بی سر و پایی بشوی..!!!
.
.
.
شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر.
شخصیت من چیزیه که من هستم،
اما برخورد من بستگی داره به اینکه " تو " کی باشی...
.
.
.
زنی که سرو صدا داره یعنی دوستت داره
از زنی که ساکت شده بترس
یعنی پایان .
.
.
.
تو گذشته میگفتن پزشک محرمه..
کم کم عکاس و فیلم بردار هم محرم شدن
حالا هم که دى جى و گروه موسیقى محرم شدن
اینجور که من فهمیدم الان فقط داداشاى عروس و دوماد نامحرمن!
.
.
.
بعضیا برای اینکه
ظاهرشونو حفظ کنن
باطنشونو نابود میکنن....!!!
.
.
.
آنقدر بدم میاد ازاینایی که از سادگی و صداقت بچگیامون سواستفاده می کردن
و حرف می کشیدن ازمون!
الان که بزرگ شدم میفهمم چه مسائل فوق سری ای رو لو دادم !!!
.
.
.
یه سری استکان هست آدم میخواد چای بخوره دماغش میره تو استکان :|
مهندسین یه فکری به حالش کنین ، خعلی رو مخه !
دو تا خانوم داشتن با خاطرات لاغریشون واسه هم افه میومدن. اولی می گه من اونقدر لاغر بودم که وقتی می رفتم حموم مامانم با یه چیزی روی چاه رو می پوشوند تا من توی چاه نیفتم. دومی می گه این که چیزی نیست، من یه بار یه آلبالو رو با هسته قورت دادم، همه ی فامیلامون می گفتن اوا زری خانوم چند ماهه حامله ای؟!
زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام
آخر شبا رفتگرا سوار جاروهاشون بشن برن خونه
موهات "فر" باشه , روش پیتزا بپزی
خانواده مذهبی باشه اسم دخترو بذاره سیندر الله
شب خواب ببینی که 1 ماه داری میری سر کار, صبح که بیدار شدی حقوقشو بگیری
پشه ها به جای اینکه خونمون رو بمکن، میومدن چربی های اضافه بدنمون رو می مکیدن
ماهی از آب در بیاد تو ساحل سیگارشو بکشه برگرده تو آب
ورودی ِ لاس وگاس بزنه :به شهر شهیدپرور ِ لاس وگاس خوش آمدید
همسر دلخواهت رو از بین گزینه های موجود دانلود کنی
بوق زدن ممنوع باشه ماشینتو بذاری رو ویبره
حراست دانشگاه دم در با دقت نگات کنه ، اشکالای آرایشیتو بگه ، برات درسش کنه. لوازم آرایش بهت قرض بده ، یادت بده چجور آرایشی بهت میاد
هر پشه ای وارد خونه ت شه در جا تبدیل شه به یه تراول 50 تومنی
رو مانیتورت مگس بشینه، با موس بگیریش، بندازیش تو ریسایکل بین
سايه ات سفيد باشه
تو گوگل سرچ می کردی "نیمه گم شده ی من " عکساشو واست می آورد راحت پیداش می کردی
شامپو ضدِ شوره بخوری ، دلشوره هات تموم بشه
بفهمن اصغر فرهادی دوپینگ کرده همه جایزه هاشو بگیرن
درخت خرما و گردو رو پیوند بزنی خرما گردویی بده
رگ قلبت بگیره به جای اینکه بالون بزنن پاراگلایدر بزنن
واسه کاردستی ِ مدرسه یه ساختمون ِ هشت طبقه ی 32 واحدی ِ اسکلت فلزی ببری
یه دختر رو برات نشون کنند با سنگ بزنیش
بری مکه به جای سنگ زدن به شیطون یه چاقو در بیاری بکنی تو شکمش خیال همه رو راحت کنی
چشم و مغز و قلبمون یه جلسه تشکیل بدن تکلیفشونو با ما روشن کنن
توکیستی
که من
این گونه
به اعتماد
نام خود را
با تو می گویم،
کلید خانه ام را
در دستت می گذارم،
نان شادیهایم را
با تو قسمت می کنم،
به کنارت می نشینم و بر زانوی تو
این چنین آرام
به خواب می روم؟
کیستی که من
این گونه به جد
در دیار رویاهای خویش
با تو درنگ می کنم؟
ما بچه بودیم یه بازی بود به نام :
«همه ساکت بودند ناگهان خری گفت» ...
صد برابر پلی استیشن ۳ لذت داشت !
.
.
.
خدایا
مارو ببخش که در کار خیر
یا "جار" زدیم...
یا "جا" زدیم...
.
.
.
تا حالا دقت کردین چقدر حرص آوره که سر غذا
دقیقا اون چیزی رو بر میدارن که تو کلی تو ذهنت واسش نقشه کشیده بودی :|
.
.
.
امروز رفتم از دستگاه خودپرداز پول بگیرم مبلغ رو زدم ۵۰۰۰۰ تومان .
یه ده هزار تومنی داد! سه تا پنج هزار تومنی داد!
پنج تا دو هزار تومن داد! پونزده تا هزاری!
یه لحظه دلم واسه دستگاه سوخت،نزدیک بود پولو برگردونم تو دستگاه!
طفلی خودشو کشت ۵۰ تومن منو جور کرد!
.
.
.
سعی نکن به یک خوک آواز خواندن یاد بدهی
هم وقت خودت را هدر می دهی و هم خوک را اذیت می کنی !
(مارک تواین)
.
.
.
نقاش نیستم ، ولی دلم برایت پر می کشد !
.
.
.
دوتا جمله خفن دارم نه حسین پناهی گردن میگیره نه دکتر شریعتی
موندم چیکارش بکنم !
یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا می برد. مردم ده که از مهربانی و خوش اخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آنها را به چرا ببرد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود و مردم نیز از این کار راضی بودند. برای مدتها این وضعیت ادامه داشت و کسی شکوه ای نداشت تا اینکه ...
یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ. وقتی مردم خود را به چوپان رساندند دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است.
آنان چوپان را دلداری دادند و گفتند نگران نباشد و خدا را شکر که بقیه گله سالم است. اما از آن پس، هر چند روز یک بار چوپان فریاد میزد: "گرگ. گرگ. آی مردم، گرگ". وقتی مردم ده، سرآسیمه خود را به چوپان می رساندند می دیدند کمی دیر شده و دوباره گرگ، گوسفندی را خورده است. این وضعیت مدتها ادامه داشت و همیشه مردم دیر می رسیدند و گرگ، گوسفندی را خورده بود!
پس مردم ده تصمیم گرفتند پولهای خود را روی هم بگذارند و چند سگ گله بخرند. از وحشی ترین ها و قوی ترین سگ ها را ...
چوپان نیز به آنها اطمینان داد که با خرید این سگها، دیگر هیچگاه، گوسفندی خورده نخواهد شد. اما پس از خرید سگ ها، هنوز مدت زیادی نگذشته بود که دوباره، صدای فریاد "آی گرگ، آی گرگ" چوپان به گوش رسید. مردم دویدند و خود را به گله رساندند و دیدند دوباره گوسفندی خورده شده است. ناگهان یکی از مردم، که از دیگران باهوش تر بود، به بقیه گفت: ببینید، ببینید. هنوز اجاق چوپان داغ است و استخوانهای گوشت سرخ شده و خورده شده گوسفندانمان در اطراف پراکنده است !!!
مردم که تازه متوجه شده بودند که در تمام این مدت، چوپان، دروغ می گفته است، فریاد برآوردند: آی دزد. آی دزد. چوپان دروغگو را بگیرید تا ادبش کنیم. اما ناگهان چهره مهربان و مظلوم چوپان تغییر کرد. چهره ای خشن به خود گرفت. چماق چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. سگها هم که فقط از دست چوپان غذا خورده بودند و کسی را جز او صاحب خود نمی دانستند او را همراهی کردند.
بسیاری از مردم از چماق چوپان و بسیاری از آنها از "گاز" سگ ها زخمی شدند. دیگران نیز وقتی این وضعیت را دیدند، گریختند. در روزهای بعد که مردم برای عیادت از زخمی شدگان می رفتند به یکدیگر می گفتند: "خود کرده را تدبیر نیست". یکی از آنها پیشنهاد داد که از این پس وقتی داستان "چوپان دروغگو" را برای کودکانمان نقل می کنیم باید برای آنها توضیح دهیم که هر گاه خواستید گوسفندان، چماق، و سگ های خود را به کسی بسپارید، پیش از هر کاری در مورد درستکاری او بررسی کنید و مطمئن شوید که او دروغگو نیست.
اما معلم مدرسه که آنجا بود و حرفهای مردم را می شنید گفت: دوستان توجه کنید که ممکن است کسی نخست ""راستگو"" باشد ولی وقتی گوسفندان، چماق و سگ های ما را گرفت وسوسه شود و دروغگو شود. بنابراین بهتر است هیچگاه ""گوسفندان""، ""چماق"" و ""سگ های نگهبان"" خود را به یک نفر نسپاریم**.
آیا میدانید : شن خیس از شن خشک سبک تر است.
آیا میدانید : حرف C هیچ وقت در املای اعداد انگلیسی بکار نمی رود.
آیا میدانید : بهترین زمان خواب از ساعت ۱۰ شب تا اذان صبح است.
آیا میدانید : عقاب معمولاً هنگام پرواز، مستقیم به خورشید می نگرد.
آیا میدانید : کهکشان راه شیری تقریبا صد میلیارد ستاره دارد.
آیا میدانید : ۸۵ درصد گیاهان در اقیانوس ها رشد می کند.
آیا میدانید : به اعدادی که بیش از نه رقم دارند، اعداد نجومی گویند.
آیا میدانید : نور خورشید تا عمق ۴۰۰ متری آب دریا نفوذ می کند.
آیا میدانید : کوه های آلپ در سال حدود یک سانتیمتر بلند می شوند.
آیا میدانید : اگر زنی به کوررنگی مبتلا باشد، فرزندان پسر او کوررنگ می شوند.
آیا میدانید : پرواز با کایت یک ورزش حرفه ای در تایلند است.
آیا میدانید :ایران برای اولین بار در جهان از ضایعات نخل خرما چوب مصنوعی می سازد.
آیا میدانید : ایران دومین تولیدکنندهٔ انجیر جهان است.
آیا میدانید : زرافه میتواند با زبانش گوشهایش را تمیز کند .
آیا میدانید : که خرس قطبی هنگامی که روی دو پا می ایستد حدود سه متر است .
آیا میدانید : یک میلیون سیاره به اندازه زمین در خورشید جای می گیرد.
آیا میدانید : بلندی شترمرغ به دو متر و نیم و وزنش به ۹۰ کیلو میرسد .
آیا میدانید : اگر تمام رگهای خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر میشود .
آیا میدانید : قلب میگوها در سر آنها قرار دارد .
آیا میدانید : که کانگوروها قادرند ۳ متر به سمت بالا و ۸ متر به سمت جلو بپرند .
آیا میدانید : که هر هکتار جنگل قادر است بیش از پنج تن گوگرد و غبار هوا را جذب کند.
آیا میدانید : آقایان روزانه ۴۰ تار مو وخانم ها ۷۰ تا موی خود را از دست می دهند.
آیا میدانید : اسبها در مقابل گاز اشک آور مصون اند .
آیا میدانید : نعناع سسکه و تنگی نفس را شفا میدهد .
آیا میدانید : جرم زمین هشتاد و یک برابر ماه است.
آیا میدانید : نور میتواند در یک ثانیه ۷.۵ دور دور زمین بچرخد .
آیا می دانستید پرهزینه ترین شوخی دنیا توسط یک پلیس در سال۱۸۸۰م، در شهر «راکی» انجام شده است. او ناگهان خبر فعال شدن آتشفشان «پیکسویک» در نزدیکی شهر را به اطلاع مردم رساند و به علت فرار مردم حدود ۶۰میلیون دلار جریمه شد.
هدف و صبر: اول هدفتان را از وبلاگنویسی مشخص کنید،کسی که همینطوری تفننی وبلاگنویسی کند و هدفی نداشته باشد، بعد از مدتی خسته و دلسرد میشود. ضمناً باید صبر داشته باشید.هیچ وبلاگنویس پربازدید و موفقی از شکم مادرش پربازدید نبوده، هدف و صبر بوده که آنها را به چنین موفقیتی رسانده.
۲٫ استفاده بیش از حد از کدهای جاوا: لابد گذرتان به این وبلاگهایی افتاده که در حین ورود اسمتان را میپرسد، بعد شجرهنامهتان را طلب میکند و آخر سر برایتان بوس میفرستد و ورود شما را به کلبهی درویشیشان خوشآمد میگوید و …! بعد که هفتخان رستم را رد میکنید، یهو آهنگ خودکشی از محسن چاووشی با کیفیتی در حد گرامافونهای دوران قاجار پخش میشود. هفت هشت تا تیر و کمان هم به سمت مونیتور شلیک میشوند. سوراخسمبههای وبلاگ را هم که نگاهی بیندازید حتماً چند تا قلب شکستهی خونین مالین پیدا میکنید. اگر وبلاگ شما چنین شمایلی دارد باید بدانید نود درصد خوانندگان در همان لحظهی اول آن ضربدر قرمز رنگ را میزنند و دیگر به صد متری وبلاگ شما هم نزدیک نمیشوند.
۳٫ ابزارهای وبلاگنویسی: یک بلاگر خوب و موفق در وبلاگش ابزارهای به اشتراکگذاری،دسترسی آسان و سریع به فید،لینکهای مفید،گوگلریدر اشتراکی،لینکهای مرتبط و … را تمام و کمال در اختیا خوانندگانش قرار میدهد. به این فکر کنید که کسی که الان برای شما وقت گذاشته و مطالبتان را میخواند میتوانست هزار سوراخسمبهی دیگر باشد. پس برای وقت و هزینه خوانندگانتان احترام قائل شوید.
۴٫ شبکههای اجتماعی: فعالیت در شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و توییتر میتواند به موفقیت وبلاگ شما کمک شایانی کند. سعی کنید از روز های ابتدایی وبلاگ نویسی اکانتی در این سایت ها باز کرده و با کاربران آشنا شوید. استفاده از یک لوگو یا علامت خاص و استفاده از نام وبلاگ تان به عنوان Username هم می توانند به شناخته شدن شما توسط سایرین کمک کند.
۵٫ خلاق باشید: آقا این خلاقیت را دریابید،چیزی که در ایران ما بسیار مظلوم است همین خلاقیت و نوآوریست.ببینید من خودم دهها فلافلفروشی را میشناسم که همه آمدند و بساطشان را بعد از مدتی جمع کردند.اما چند سال است که یک فلافلی روی پای خودش است و با رمز “نوآوری”همچنان کار میکند.اوایل سه تا فلافل میفروخت دو تا پولی،یکی مجانی،مدتی بعد اسم فلافلیش را گذاشت فلافلی برره با آشپزی نظام دوبرره، و حالا هم که یک فلافل میدهد با یک نوشابه مجانی،حالا بماند که دو برابر پول نوشابه را از جای دیگر در پاچه مشتریها فرو میکند. اما غرض این بود که در وبلاگنویسی هم اینطوریست. نوآور باشید، سبک مخصوص به خودتان را داشته باشید، قالب شخصی داشته باشید. حتما پیش آمده که ببینید جدیدا برخیها کامنت میدهندکه: ” نصف آرشیو تو خوندم ،دید باز و قلم شیوایی داری” این همان ورژن جدید “وبلاگ خوبی داری به منم سر بزنه” اما میبینید که حتی این اشخاص هم ار قافله نوآوری جا نماندهاند.
۶٫ موسیقی، نه! : یکی از عادات بد و شایع در بین بلاگرها قرار دادن موسیقیه. بگذارید برایتان مثالی بزنم. شما خربزه دوست دارید مگر نه؟ حالا فرض کنید نصف شب است و دارید وبلاگتان را میخوانید که یهو برادر بزرگتان همینطور خربزه را در حلقتان فرو میکند و میگوید بخور،نوش جانت. قرار دادن موسیقی در وبلاگ هم یک همچین شمایلی دارد، هر چقدر هم که خربزه شیرین باشد دوست ندارید در خوردنش اجباری باشد.
۷٫ تعامل با دیگران: تا جایی که وقتتان یاری میدهد در بحثهای دیگران شرکت کنید؛ برایشان کامنت بگذارید، به سؤالات خوانندگانتان پاسخ دهید، راهنماییشان کنید و خلاصه نگذارید این ارتباط با خوانندهها سرد و کمسو شود. چون از نظر من نویسنده وبلاگ مثل ماه در آسمان میماند و خوانندگان هم همان ستارهها هستند. هر چقدر هم که ماه روشن و زیبا و کامل باشد. اما دیدن آسمان شب بدون ستارهها هیچ لطفی ندارد.
سه مرد مست سوارتاكسي شدن راننده كه ميبينه اوناخيلي مستن ماشينوروشن و خاموش ميكنه.
مرداول پول ميده و پياده ميشه....
_
مرددوم نه تنهاپول ميده بلكه تشكرم ميكنه....
_
مردسوم يكي ميزن توگوشش راننده ميگه چرا ميزني؟ مردميگه براي اينكه درس عبرتي بشه برات كه ديگه انقدرتندنري داشتي هممونو به كشتن ميدادي.
تو آیا، یاکریمی دیدهای در آشیان، بیعشق بنشیند؟
تو ماه آسمان را دیدهای، رخ از نگاه عاشقان نیمهشبها بربتاباند؟
تو آیا دیدهای برگی برنجد از حضور خار بنشسته کنار قامت یک گل؟
و گلبرگ گلی، عطر خودش، پنهان کند، از ساحت باغی؟
شاكي ام/دلخورم/پكرشده ام/
چون كه امروزباخبر شده ام/
كه تودر كوچه اي همين اطراف/
باجواني جلنبر الاف/
سخت سرگرم گفتگوبودي/
چه شنيدي از او؟چه فرمودي؟/
رفته بالافشارم اي گاگول/
سكته كردم مطابق معمول/
اي پدرسوخته بدم الان پدرت رادرآوردمامان/
مي روي داف ميشوي حالا؟/
فكركردي من هويجم ها؟/
بزنم توي پوزتوهمچين/
كه بيايدفكت به كل پايين؟/
دخترم جامعه خطرناك است/
بچه اي تومخت هنوزآك است/
آن پدرسوخته چه ميناليد؟/
برسرت داشت شيره ميماليد/
بست لابدبراي توخالي/
واي ازاين عشق هاي پوشالي/
شبنم آنگاه بعدازاين صحبت/
گفت باباخيالتان راحت/
من فقط فوش باراوكردم/
ناسزارهانثاراوكردو/
پيش اهل محل به اوگفتم/
به توهم ميشودگفت آدم؟/
بچه در راه است پس كجاهايي؟/
خاستگاري چرانمي ايي؟/
تاكه اوس اصغراين سخن بنشيد/
كل فكش به سمت چپ پيچيد/
كله اش روي شانه اش ول شد/
سكته اش مثل اينكه كامل شد.